شما اینجا هستید: صفحه اصلی طبقه بندی نشدهچگونه مي‌توان يك نابغه بازاريابي شد؟

چگونه مي‌توان يك نابغه بازاريابي شد؟

چگونه مي‌توان يك نابغه بازاريابي شد؟

ويژگي سازمان‌هاي موفق در بازاريابي چيست؟

گفت‌وگو با پيتر فيسك، نويسنده كتاب پر فروش نبوغ بازاريابي

سازمان‌هاي پيشرو در بازاريابي، تمامي فعاليت‌هايشان را از بيرون شروع مي‌كنند:

الف) آنها هدف‌هايشان را با توجه به كارشان مشخص مي‌كنند و در جست‌وجوي مشتري هستند؛ به جاي آنكه تنها كارشان را انجام بدهند و در انتظار كاميابي بنشينند.

ب) آنها استراتژي‌هايشان را با توجه به بهترين فرصت‌هاي خارج از سازمان و در درون بازار توسعه مي‌دهند، به جاي آنكه تنها بر بيشتر فروختن تمركز كنند.

پ) تصميمات آنها بر پايه فهم عميقشان از مشتري قرار دارد. آنها پس از توجه به مشتري است كه چگونگي كسب درآمد را هم مدنظر قرار مي‌دهند.

ت) آنها با مشتريانشان گفت‌وگو مي‌كنند. البته اين امر ممكن است از طريق تبليغات صورت بگيرد؛ اما سازمان‌هاي پيشرو در بازاريابي از رسانه‌هاي ديگري نيز استفاده مي‌كنند و بالاتر از همه اينها، از تبليغات دهان به دهان سود مي‌برند.

ث) سازمان موفق با انتخاب صحيح مشتريان و بازارها، به سود و ارزش بازار خويش مي‌افزايند و اين سود و منافع را حفظ كرده و با ايجاد برندهاي قدرتمند، ريسك را به ويژه در ايام ركود كاهش مي‌دهند.

ج) بازاريابي بسيار بيشتر از تبليغات است. بازاريابي بسيار بيشتر است از آميخته بازاريابي (محصول، قيمت، توزيع و ترويج). بازاريابي يك نيروي پيشران كسب‌وكار است.

* چه چيزي مديران بازاريابي را موفق مي‌سازد؟ چه شركت‌هايي موفق‌تر بوده‌اند؟

امروزه موفق‌ترين رهبران بازاريابي در موارد زير داراي استعدادهاي چشمگيري هستند:

جلب مشتريان: آنها تمامي افراد سازمان را تشويق مي‌كنند تا به مشتري فكر كنند و خدمت‌رساني بهتري را براي آنها انجام دهند.

نوآوري‌هاي كسب‌وكار: آنها داراي نيروي خلاقي براي تغيير و ايده‌هاي جديد هستند كه نوآوري‌ها را به سود تبديل مي‌كند.

معيارهاي رشد: آنها داراي تفكر راهبردي هستند كه به تلاش، چگونگي تمايز و درك مهم‌ترين‌ها تمركز مي‌كنند. آنها نيازمند همكاري قوي، تفكر راهبردي و عملياتي با ساير همكارانشان در كسب‌وكار و نه فقط در واحد سازماني خود هستند. مثال‌هايي از سازمان‌هاي داراي بازاريابي عالي عبارتند از: ديسني، پروكتراندگمبل، جنرال الكتريك، ويزا و گوگل. در هيچ‌كدام از اين سازمان‌ها هيچ رهبر منحصر به فردي وجود ندارد. موفقيتشان حاصل تلاش تيمي و گاه توسط چندين مدير بازاريابي براي هر بخش از بازار است. در چنين سازمان‌هايي است كه مديرعامل اغلب يك متفكر بازاريابي است كه افرادي از قبيل اي‌جي لافلي و استيو جابز از اين

دست هستند.

* در بحران اقتصادي، بسياري از سازمان‌ها در تلاش هستند تا سرمايه‌شان را پس‌انداز كنند. عواقب اين كار چيست و چه جايگزين‌هايي براي آن وجود دارد؟

فرض كنيم كه يك كمبود مواد غذايي در سرتاسر جهان وجود داشته باشد. شما مي‌توانيد درهاي منزلتان را قفل كنيد و از خانه خارج نشويد و آذوقه خود را ذخيره كنيد. كمتر بخوريد و اميدوار باشيد كه بيشتر زنده بمانيد؛ اما اين اندوخته سرانجام تمام خواهد شد. راه ديگر اين است كه شما مسيري را كه همه روزه به سر كارتان مي‌رويد تغيير دهيد و به دنبال يافتن منابع و غذاي جديد باشيد. شما مي‌توانيد شروع به ماهيگيري كنيد يا سبزيجات را در منزلتان پرورش بدهيد. شركت‌ها نيز به‌طور مشابه گاه شروع به ذخيره نقدينگي مي‌كنند كه با گذشت زمان اندوخته‌هايشان كاهش يافته و سرانجام نابود خواهند شد.

آن هم در اين ركود طولاني. كسب‌وكارها نيازمند آن هستند تا بيش از هر زمان ديگري روي حفظ و ايجاد درآمد تمركز كنند كه اين كار به صورت ايده‌آل مي‌تواند با تعريف منابع و درآمدهاي جديد صورت بگيرد. البته آنها بايد درباره هزينه‌هايشان هم محتاط باشند؛ اما نكته در اين است كه آن هزينه بايد صورت گيرد؛ البته به شيوه‌اي هوشمندانه. حفظ درآمدها به معناي تمركز بر بهترين مشتريان و انجام كارهاي بيشتر براي آنها است تا به خريدشان ادامه دهند يا حتي از شما بيشتر از رقبايتان خريد كنند. يافتن منابع جديد درآمدي نيز به معناي جست‌وجوي سهم بيشتر بازار است كه اين اقدام مي‌تواند از طريق تمركز بر بخش‌هاي خاصي از بازار يا بازاريابي در بخشي كوچك يا دنج از بازار صورت پذيرد.

* اتفاق بعدي در اقتصاد جهان چيست؟

هيچ‌كس نمي‌داند. اما احتمالا بهبود شرايط به سرعت حاصل نشود. بسياري از كسب‌وكارها نيازمند آن هستند كه خود را با تغييرات جهان سازگار كنند البته اگر بخواهند باقي بمانند.

* يك نابغه بازاريابي از هر دو قسمت راست و چپ مغز بهره مي‌گيرد و در اين مسير جهت رويارويي با چالش‌هاي بازاريابي برندها و نوآوري، انيشتين و پيكاسو را الگوي خود قرار مي‌دهد. اين رويكرد شما از كجا مي‌آيد؟

از چشم‌انداز اپل گرفته تا بينش زارا، از شورمندي نايك گرفته تا كارآفريني جت‌بلو، تمامي رهبران نام‌هاي تجاري بزرگ هم متفاوت مي‌انديشند و هم متفاوت عمل مي‌كنند. بينش و خلاقيت مهم است، اما بايد با تحليل، سختگيري‌هاي تجاري، حركت در مسير استراتژي، نوآوري و رشد سود همراه شود.

يك نابغه بازاريابي امروزي با تضادهاي متعددي روبه‌رو است كه بايد ميان آنها ارتباط ايجاد كند: بيرون و درون سازمان، بازار و كسب‌و‌كار، مشتريان و سهامداران، تحليل و خلاقيت، وعده‌ها و عمل‌ها، امروز و فرداها.

كسب‌و‌كارهاي پيشتاز امروزي و رهبران امروزي بايد چيزهاي بيشتري را هم از انيشتين و هم از پيكاسو ياد بگيرند: يكي از آنها فردي است كه با رياضيات و مشقت‌هاي آن دمخور بوده است و سپس خلاقانه مي‌انديشيده و ديگري شوريده حال هيجان‌زده‌اي بوده است كه به نظرياتش جامه عمل مي‌پوشانده است.

ايجاد ارزش‌هاي استثنايي براي مشتريان تنها راه تداوم رونق كسب‌و‌كار پيشين است. اين همان فعاليتي است كه كتاب پرورش نبوغ بازاريابي درباره آن حرف مي‌زند.

منبع: دو ماهنامه توسعه مهندسي بازار

 

منبع : دنیای اقتصاد