شما اینجا هستید: صفحه اصلی طبقه بندی نشدهنوآوری تنها مختص صنايع پيشرفته نيست

نوآوری تنها مختص صنايع پيشرفته نيست

نوآوری تنها مختص صنايع پيشرفته نيست

روزنامه دنیای اقتصاد

سيدکامران باقری*

بخش دوم

با وجود اینکه ایران 95 درصد از زعفران جهان را توليد می‌کند تنها یک هشتم از گردش مالی جهانی این محصول ارزشمند را به خود اختصاص داده است که آن‌هم بيشتر مربوط به فروش عمده و خام اين محصول است. اين در حالی است که اسپانیا به عنوان بزرگ‌ترین صادرکننده زعفران ایران به دیگر کشورها و البته با نام و نشان‌تجاری شرکت‌های خود، نقش پررنگی در تجارت جهانی اين محصول دارد و قیمت جهانی آن را تعيين می‌کند.

نگاهی به زنجيره توليد و فروش زعفران در ايران نشان می‌دهد که اين صنعت، بسيار سنتی باقی مانده و به سختی می‌توان رگه‌ای از نوآوری در آن يافت. بسياری گمان می‌کنند که صنايعی از اين دست اساسا مجال مناسبی برای پژوهش و نوآوری ندارند و نوآوری را حتما بايد در نانوفناوری، زيست‌فناوری، روباتيک و امثال آن دنبال کرد. آنها گمان می‌کنند که پژوهش و نوآوری در صنايع سنتی حتی اگر شدنی باشند سودآوری زيادی نخواهند داشت!

در چنين شرايطی در سال 1386 جرقه شکل‌گيری شرکت آيدانمای نقش جهان بر پايه يک ايده نو در صنعت زعفران زده شد. مديران اين شرکت دريافته بودند که آماده‌سازی سنتی زعفران برای کاربرد غذايي (شامل حذف همه مراحل ساییدن زعفران، حل کردن آن در آب، دم کردن، ریختن آن در ظرف دیگر و ...)، هم زمانبر است و هم ضايعات زيادی دارد. اين زمانبری و ضايعات زياد از موانع مصرف اين محصول به ويژه توسط کاربرانی است که پيشينه يا وقت آماده‌سازی زعفران را ندارند. ايده نوآورانه شرکت اين بود که مايع زعفران را آماده در اختیار مصرف‌کنندگان بگذارد به گونه‌ای که آنها بتوانند به سادگی آن را با افشانه بر روی غذای خود بپاشند. اما کار به اين سادگی نبود و چالش‌های فراوانی بر سر راه بود. برای نمونه: (1) بايد ماندگاری مايع زعفران بدون استفاده از مواد نگهدارنده افزايش می‌يافت؛ (2) از گاز پیشرانه غیر قابل اشتعال استفاده می‌شد؛ (3) گاز درون افشانه نبايد با مایع زعفران در تماس می‌بود؛ (4) مصرف زعفران خام بايد بهينه می‌شد و(5) محصول نهايي به صورت بهداشتی و منطبق با استانداردهای سختگيرانه مواد غذايي به دست مشتری می‌رسيد.

اما داشتن ايده ای نو برای روبه‌رو شدن با اين چالش‌ها به تنهايي کافی نبود و بايد راه پژوهش و توسعه در پيش گرفته می‌شد. اين شرکت در سال 1387 با استقرار در شهرک علمی و تحقیقاتی اصفهان و بهره گیری از مشاوره های آموزشی و مدیریتی اين شهرک، مراحل تحقیقاتی و توسعه فناوری خود را آغاز کرد. همزمان این شرکت با توسعه نیروی انسانی متخصص خود و نیز همکاری با اساتید دانشکده صنایع غذایی دانشگاه صنعتی اصفهان مراحل توسعه محصول جديد خود را پيمود. در نتيجه اين تلاش‌ها سه اختراع مرتبط با افشانه زعفران محقق شد که همگی به نام اين شرکت به ثبت رسيدند. در انتهای سال 1388 نخستين افشانه زعفران توليد اين شرکت وارد بازار و با استقبال فراوان مواجه شد. اما کار پژوهش و نوآوری پايان نيافت، بلکه در خدمت بهبود محصولات و رفع مشکلات فرآيند توليد (با در نظر گرفتن بازخورد دريافتی از توزيع‌کنندگان و مشتريان) قرار گرفت. با تداوم پژوهش و نوآوری، موانع يک به يک کنار رفتند و محصول و فرآيند توليد به تدريج بهتر و اقتصادی‌تر شد. در گام بعدی، افشانه‌های زعفران در اندازه‌ها و حجم‌های مختلف عرضه شد. دانش و تجربه اين شرکت در توليد افشانه‌های خوراکی، زمينه‌ساز تنوع محصول و عرضه مجموعه‌ای از محصولات خوراکی مرتبط شد.

نوآوری‌های اين شرکت در جشنواره ملی نوآوری و شکوفايي و جشنواره ملی فناوری شيخ‌بهايي برگزيده و مورد تقدير قرار گرفت. اما مهم‌تر از تشويق جشنواره‌ها، استقبال فزاينده بازار بود. رشد فروش سالانه اين شرکت بيش از 25 درصد بوده است و امروزه محصولات اين شرکت در تمام استان‌های کشور توزيع و مصرف می‌شوند. اما نوآوری اين شرکت در ساده‌سازی کاربرد زعفران، استقبال خارجیان را نيز در پی‌داشت به گونه‌ای که امروزه محصولات اين شرکت به 15 کشور صادر می‌شود و اين بازار صادراتی نيز به سرعت رو به رشد است.   

تجربه این شرکت نشان می‌دهد که بر خلاف تصور رايج، نوآوری در صنايع سنتی نه تنها امکان‌پذير است، بلکه می‌تواند بسيار اقتصادی و سودآور نيز باشد. نگاهی دقيق‌تر، نشان می‌دهد که نوآوری در صنايع سنتی از چند منظر می‌تواند برای شرکت‌های ايرانی مزيت‌آفرين باشد. نخست اينکه پيشينه چندده‌ يا چندصدساله اين صنايع در کشور باعث شده که انباشت دانش و تجربه قابل‌توجهی در اين صنايع اتفاق بيفتد که همين سرمايه دانشی می‌تواند در خدمت توسعه و تجاری‌سازی محصولات و خدمات جديد و نوآورانه قرار گيرد. دوم اينکه بيشتر مواد خام و اوليه اين صنايع در داخل کشور وجود دارند و محدوديت‌ها و هزينه‌های تامين بين‌المللی مواد تاثير منفی کمتری بر آنها می‌گذارد. سوم اينکه بسياری از حلقه‌های زنجيره ارزشی اين صنايع در حال حاضر در ايران فعال هستند و شرکت‌های نوآور مجبور نمی‌شوند که در تمام حلقه‌ها، چرخ را از نو اختراع کنند. اين در حالی است که شرکت‌های فعال در صنايع پيشرفته کشور در بسياری موارد مجبور می‌شوند جای خالی حلقه‌های مکمل زنجيره ارزشی را خودشان پرکنند و همين امر باعث هدرروی بخشی از زمان و سرمايه محدود آنها شده و درنهايت از شانس موفقيت آنها می‌کاهد. چهارم اينکه معمولا تصوير ذهنی خوبی هم در بازار داخلی و هم خارجی از محصولات ايران در اين صنايع سنتی وجود دارد که در صورت عملکرد مناسب شرکت‌ها، می‌توان محصولات نوآورانه را با اين تصوير ذهنی (که در زمانی طولانی و با هزينه‌ای فراوان شکل گرفته) همراه کرد و بر شانس برتری آنها افزود. اين در حالی است که معمولا رقبای بالقوه خارجی برای نوآوری در اين صنايع از اهرم‌های چهارگانه مورد اشاره برخوردار نيستند. بنابراين با نگاه به تجربه آيدانما می‌توان دريافت که نه‌تنها نوآوری مختص صنايع پيشرفته نيست، بلکه گاه شرکت‌های ايرانی برای نوآوری در صنايع سنتی دارای مزيت و شانس بالای موفقيت در بازار داخلی و خارجی هستند.

*مشاور مديريت نوآوری و مالکيت فکری

( این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید )