شما اینجا هستید: صفحه اصلی مدیریت منابع انسانیپيامدهاي تعديل نيرو

پيامدهاي تعديل نيرو

پيامدهاي تعديل نيرو

برنامه‌هاي تعديل‌نيرو به همان ميزان كه براي بيكار شده‌ها دشوار است، براي بازماندگان هم طاقت‌فرسا است.

در بهار 2001، كمتر زماني پيش مي‌آمد كه يك مجله كسب‌وكاري را ورق بزنيد و خبري راجع به تعديل‌نيرو يك شركت بزرگ ديگر به چشم‌تان نخورد. شركت‌هاي مختلفي در زمينه‌هاي مختلف نظير «لوسنت تكنولوژيز»، «سارالي»، اينتل، والت ديسني، جنرال الكتريك، «جي سي. پني» و تري‌ام، برنامه‌هاي تعديل نيرو گسترده‌اي را اعلام كردند.

زماني به چنين اطلاعيه‌هايي برمي‌خوريم، به طور طبيعي توجه‌مان به كساني كه كار خود را از دست داده‌اند جلب مي‌شود. به نظر ما آنها به احتمال زياد از افسردگي، اضطراب و احساسات مشابه ديگري رنج خواهند برد.

شركت‌ها هم براي كاهش اين مشكلات، قربانيان برنامه‌هاي «بيكارسازي» را از طريق خدمات كاريابي، مشاوره رواني، گروه‌هاي حامي و برنامه‌هاي كمك هزينه بيكاري مورد حمايت قرار مي‌دهند. در حالي كه به طور قطع نمي‌خواهيم اهميت ضربه روحي وارده توسط تعديل‌نيرو به بيكار شده‌ها را دست كم بگيرند، ولي بايد بگوييم كه مديران اغلب از تاثير كوچك‌سازي بر بازمانده‌ها غافل مي‌مانند. شواهد بسياري زيادي وجود دارد كه نشان مي‌دهد تعديل نيرو اثرات طاقت‌فرسايي بر بازمانده‌هاي بعد از تعديل‌نيرو باقي مي‌گذارد و مديراني كه اين تاثيرها را ناديده گرفته و نسبت به رفع و اصلاح آنها اقدام نكنند، به احتمال زياد با كاهش جدي عملكرد سازمان خود روبه‌رو خواهند شد.

شواهد حاكي از اين است كه هم قربانيان و هم بازماندگان تعديل‌نيرو دچار پريشاني، اضطراب و احساس ضرر و زيان مي‌شوند، ولي در حالي كه قربانيان تعديل‌نيرو مي‌شوند. نشانه‌هاي اين مرض عبارتند از: ناامني شغلي، احساس مغبونيت، افسردگي، فشار و تنش ناشي از افزايش حجم كار، ترس از تغيير، كاهش وفاداري و وظيفه‌شناسي، كاهش خطرپذيري و انگيزه، عدم اشتياق به انجام هرگونه كاري بيش از حداقل مورد نياز، احساس بي‌اطلاع نگه‌داشتن و كاهش اعتماد به مديريت بالاتر.

براي درمان بيماري بازماندگان تعديل‌نيرو چه كاري از دست مديران برمي‌آيد؟ در اينجا به ارائه يك رويكرد چهار مرحله‌اي اقدام مي‌كنيم.

مرحله 1: فرآيند تعديل‌نيرو را درست انجام دهيد- فرآيندهاي تعديل‌نيرو خوش ساخت بيماري بازماندگان را درمان نمي‌كنند، ولي از فرو رفتن بازماندگان در لايه‌هاي ژرف‌تر بيماري جلوگيري مي‌نمايند.

مشخصات يك فرآيند خوش‌ساخت عبارتند از: برش‌ها را سريع و واضح انجام دهيد. اطلاعات فراواني هم به قربانيان و هم به بازماندگان بدهيد. به قربانيان برنامه تعديل‌نيرو اخطار قبلي مناسب بدهيد. در همه مذاكرات و ارتباطات برخورد احساسي و عاطفي صادقانه و قابل اعتمادي داشته باشيد.

تصميمات اتخاذ شده را به صورت باز و بي‌طرفانه بيان كنيد و در صورت امكان، اجازه دهيد تا كاركنان هم در اتخاذ آنها مشاركت نمايند.

مرحله2: اجازه دهيد كاركنان براي تسكين احساس و عواطف سركوب شده خود سوگواري كنند- حتي در خوش ساخت‌ترين و بهينه‌ترين تعديل نيروها هم بازماندگان احساس مغبونيت و بي‌حرمتي مي‌كنند. آنها بايد قبل از ادامه كار از اين احساس خود رها شوند. آنها بايد به همان ترتيب كه يك فرد عزيز از دست داده سوگواري مي‌كند، سوگواري نمايند. استفاده از گروه‌ها يكي از موثر و كارآمدترين ابزارهاي به سطح آوردن احساس سركوب شده بازماندگان است. بيشتر گروه‌هاي كاري طبيعي قادرند تا در يك مدت زمان كوتاه پيشرفت بسيار زيادي در رهاسازي و به سامان كردن احساسات بازماندگي خود بكنند.

مرحله سوم: زنجير وابستگي سازماني را پاره كنيد- اين مرحله به بازماندگان كمك مي‌كند تا احساس كنترل و اعتماد به نفس خود را به دست آورند. در حالي كه مراحل اول و دوم واكنشي به علايم مرضي بازماندگي تعديل‌نيرو است، اين مرحله امكان پيشگيري از بيماري را از طريق قطع وابستگي سازماني افراد و سوق دادن آنها به سوي خويش‌فرمايي مطرح مي‌كند. محيط كاري امروزي از كاركنان مي‌خواهد تا به مهارت‌هاي قابل انتقال دست يافته و به صورت حرفه‌اي‌هايي مستقل از كارفرماي خود درآيند. كارمندان امروزي ديگر نسبت به كارفرماي خود متعهد و وظيفه‌شناس‌اند. پاره كردن اين رابطه وابستگي به طور قطع مستلزم يك تلاش شخصي است.

مرحله چهارم: نظام‌هاي سازمان را به منظور كاهش فرآيندهاي وابسته‌ساز نوسازي كنيد- اين مرحله آخري به افراد كمك مي‌كند تا خودشان را در مقابل بيماري بازماندگي مصون سازند. سازمان‌ها در طول تاريخ كارهاي زيادي، به شرح زير، به منظور ايجاد وابستگي بين اعضاي خود انجام داده‌اند: نظام‌هاي ارشديت براي ترفيعات و پاداش‌ها، توقعات وفاداري و وظيفه‌شناسي؛ ترفيع از درون؛ فرآيندهاي اجتماعي‌سازي بلندت به پرورش «كارمندان مقبول»؛ برنامه‌ريزي شغلي بلندمدت و برنامه‌ بازنشستگي غيرقابل انتقال اكنون سازمان‌ها بايد خود را از قيد اين رفتارهاي پدرسالارانه رها سازند.

منبع: كتاب كليدهاي طلايي در مديريت منابع انساني

منبع : دنیای اقتصاد