شما اینجا هستید: صفحه اصلی اقتصاد داخلیتحقیر سیاست‌های پولی

تحقیر سیاست‌های پولی

تحقیر سیاست‌های پولی

محمود نکونام

یکی از اصلی ترین و مهم ترین دلایل مشکلات اقتصادی که طی سالهای اخیر وخصوصا دو سال گذشته گریبان اقتصادی کشور را گرفته ، نوع نگاه اشتباه و اعمال سیاستهای نادرست و غیر علمی دولتمردان در بخش پولی است.

این سیاستهای اشتباه و نادرست که بعضا ابتدایی ترین اصول علم اقتصاد را زیر سوال برده باعث شد تا کشور معضلاتی همچون افزایش شدید و وحشتناک نقدینگی را تجربه کند . رشد 500 درصدی که بدون شک اگر برنامه مدون و فشرده برای مهار آن در نظر گرفته نشود سالیان سال اقتصاد را متاثر خواهد کرد .

اجرای سیاستهای نادرست یا نادرست اجرا کردن سیاستهایی همچون قانون هدفمندی یارانه ها ،طرح مسکن مهر، باز کردن خزانه بانک مرکزی بروی طرحهایی همچون طرحهای زودبازده ، اجبار بانکها به دادن تسهیلات تکلیفی خصوصا در سفرهای استانی و موارد بسیار دیگر ، همه و همه موجب شد تا اقتصاد ایران رکورد افزایش نقدینگی طی سالهای اخیر را در نوردد و حجم آن از مرز 500 هزار میلیارد تومان در زمانی کوتاه بگذرد .

افزایش شدید وبی سابقه قیمت نفت طی سالهای 84 تا 90 شرایطی را فراهم کرد که دولت نهم و دهم به منابع عظیم مالی دست پیدا کنند. منابعی که می توانست استثنایی ترین فرصت تاریخی را برای جهشی عظیم در اقتصاد فراهم کند.منابعی که سرمایه ملی تلقی شده و نسلهای فعلی و آینده باید از آن بهره مند شوند  . سرمایه های ملی که باید صرف تولید و بخش مولد می شد تا به همراه خود اشتغال پایدار ایجاد کند و مانعی برای تورم شود با سیاستهای نادرست اقتصادی و نوع نگاه اشتباه ریاست محترم جمهوری وقت از عدالت ، صرف توزیع پول بین مردم و تقویت بخش تقاضا شد. اما آنچه باعث شد این نقدینگی همچون دومل چرکین از سال 91 به یکباره سر باز کند بحث تحریمها و آثار و نتایج آن بر اقتصاد بود .

اگر تا پیش از این و طی سالهای 84 تا 90 نقدینگی تزریق شده به جامعه با واردات کالا جبران می شد و جلوی تورم و بر هم خوردن تعادل بین عرضه و تقاضا گرفته می شد ، با تشدید تحریمها در سال 91 و محدود شدن واردات آثار و نتایج تورمی آن نمایان شد و به یکباره اقتصاد تورم واقعی بالای  50 درصد را تجربه کرد. تورمی که فقط و فقط ناشی از اعمال سایستهای نادرست پولی و تزریق احساسی پول به جامعه بود . نقدینگی که تنها به دلیل همراه شدن غیر مسولانه بانک مرکزی و عدم مقاومت علمی و منطقی با سیاستهای اشتباه دولت در عرصه کلان اقتصادی بود .

اگر رییس کل محترم بانک مرکزی درمقابل اجرای سیاستهای نادرست اقتصادی می ایستاد و با ادله علمی مانع تزریق این همه نقدینگی می شد(همانکاری که مسوولین قبلی این نهاد تاثیر گذار اقتصادی کردند) ، شاید اقتصاد ما امروز به قول مراجع رسمی با تورم 40 درصدی و معضلات آن روبرو نبود. اگر رییس کل محترم بانک مرکزی در مقابل روشهای نادرست دولت در برابر تامین نقدینگی برای اجرای قانون هدفمندی یارانه ها می ایستاد و مطیع محض نبود قطعا امروز اقتصاد کشور بااین همه نقدینگی سرگردان و بلاتکلیف که جز به سودهای کلان و آنی فکر نمی کند مواجه نبود. اگر وی بجای همراهی با سیاستهای اشتباه دولت که اکثر کارشناسان دلسوز اقتصادی فارغ از گرایشهای سیاسی بارها و بارها تذکر دادند ، می ایستاد و بر باورها و داشتهای علمی که سالها و سالها برای یادگیری آن تلاش کرده پافشاری می کرد امروز اقتصاد ما با چنین معضل نفس گیری به عنوان تورم مواجه نبود.

آنچه مسلم است نوع نگاه اشتباه و غیر علمی به سیستم بانکی و سیاستهای پولی طی سالهای اخیر توسط دولتمردان است . نگاه اشتباهی که امروز مشکل ساز شده و اقتصاد را با چالشی نفس گیر مواجه کرده است . دولت محترم نهم و دهم به دنبال مطیعان محضی در بخش پولی و مالی بود که بدون هیچ چون و چرایی مجری بلادرنگ سیاستهای اشتباه و غیر علمی باشند . مدیرانی که ذره ای مقاومت از خود نشان ندهند . نگاهی به تغییرات مدیریتی و از همه مهمتر چالشهای دولت با مدیرانی همچون دانش جعفری و مظاهری و ... بخوبی بیانگر این مطلب است .

توجه به دردنامه جناب آقای دانش جعفری وزیر برکنار شده دولت نهم در روز تودیع ، شاید گواه خوبی بر این مدعا باشد ، آنجا که از نوع نگاه اشتباه دولتمردان نسبت به سیستم بانکی و فشارهایی که به این بخش وارد آمده می گوید و تاکید می کند:

" نظام بانکی در این دوره به صورت مستمر تحت فشار قرار داشت. من وقتی نگاه آنها را به نیمه خالی لیوان دیدم، جلوی آنها ایستادم و اجازه ندادم جلوتر بروند،زیرا فکر می‌کردم این نوع برنامه‌ها فراتر از وظیفه یک دستگاه است و باید برای انجام آن توافق ملی و حتی قانون وجود داشته باشد. به یاد ایده انحلال ارتش افتادم که عده‌ای در آن موقع چه‌ها برای آن می‌گفتند ولی امام(ره) چگونه مساله را با دوراندیشی هدایت کرد و آن وقت دیدیم که همین ارتش در دوره دفاع مقدس چه خدمات ارزنده‌ای به انقلاب اسلامی کرد. صیاد شیرازی‌ها هدیه همین ارتش بودند."

یا آنجا که تاکید می کند:

"اگر می‌خواهیم رشد تورم متوقف شود باید ریشه‌های تحریک‌کننده آن را بخشکانیم، یعنی کنترل رشد نقدینگی. این همان مطلبی است که من در مراسم رای اعتماد در مجلس گفتم. ریشه اصلی رشد نقدینگی فزاینده در اقتصاد ما را باید در بودجه دولت، در کسری بودجه‌های آشکار و پنهان و یا در اضافه خرج‌های آشکار و پنهان آن جست‌وجو کرد.آیا می‌شود انتظار داشت که برای انجام تکالیف بودجه 1387 نزدیک به 60‌میلیارد دلار نفتی توسط بانک مرکزی تبدیل به ریال شود، ولی نقدینگی بالا نرود؟! هر کس بلد است بفرماید انجام دهد یا اگر نقدینگی بالا رفت، کاری کنیم که تورم بالا نرود؟! هر کس می‌تواند بفرماید انجام دهد.تورم نتیجه محتوم این سیاست است و نمی‌شود از واقعیت فرار کرد."

"در طول این دوره هر قدر من و بانک مرکزی تلاش کردیم این دوست صمیمی و دوست‌داشتنی‌مان جناب آقای ... را که اخیرا از حوزه سیاسی وارد فعالیت‌های اقتصادی شده، متقاعد کنیم که چاپ اسکناس برای ایجاد اشتغال مفید نیست، اما موفق نشدیم. حتی اگر همه بانک‌ها منابع مختصری را برای طرح‌های مورد نظر اختصاص می‌دهند، باید دید طرح‌های زود بازده جدید مهم‌تر هستند یا تامین سرمایه در گردش طرح‌های تمام شده قبلی؟! آقای دکتر ... بارها در دولت می‌گفت: نسبت نقدینگی به تولید ناخالص داخلی در کشور ما پایین است!عده‌ای هم می‌گفتند، نباید از افزایش رشد نقدینگی نگران بود، چرا که ما تلاش می‌کنیم آن را به سمت تولید ببریم! تا وقتی چنین دیدگاه‌هایی در کشور غلبه داشته باشد، نبایستی سوال کرد چرا در کشور تورم بالا است؟ مگر در همین دولت، تجربه کاهش تورم به 1/12درصد به ثبت نرسیده است؟! دلایل توفیق دولت در آن سال چه بود؟!

به نظرم می‌رسد اگر می‌خواهیم در اقتصاد موفق باشیم باید با قاعده این علم آشنا باشیم و به اصول آن پایبند ."

سطر به سطر و خط به خط این درد نامه خواندنی و جالب است .اینها و دهها مورد و درد دل دیگر جناب آقای دانش جعفری وزیر و متولی اصلی بخش اقتصادی و بانکی کشور در روز خداحافظی بیانگر نوع نگاه اشتباه دولتمردان دولت نهم و دهم به مقوله سیاستهای پولی و در واقع تحقیر این بخش است .

 

"منبع: تسنیم"