شما اینجا هستید: صفحه اصلی طبقه بندی نشدهاستراتژی توسعه کارآفرینی با رویکرد سازمانهای آینده

استراتژی توسعه کارآفرینی با رویکرد سازمانهای آینده

استراتژی توسعه کارآفرینی با رویکرد سازمانهای آینده

نویسنده : سعید فرجی قناتی ـ دانشجوی ترم آخرکارشناسی ارشد مدیریت صنعتی (گرایش تولید و عملیات) دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز

منبع : خانه کارآفرینان ایران ( www.karafariny.com)

یکی از مباحث بسیار مهم که اخیرا در کشور عزیز ما ایران به آن توجه می شود، بحث کارآفرینی است. بطوریکه از آن به «موتور توسعه اقتصادی» یاد می شد و اثرات اقتصادی و اجتماعی فراوانی به دنبال دارد. با تحولات سریع جامعه بین الملل و به تبع آن سازمانها، مباحث جدیدی مطرح می شود که جایگاه کارآفرینان را در سازمانهای آینده پررنگ تر می کند. در این مقاله ضمن آشنایی با واژه کارآفرینی، مکاتب کارآفرینی و ویژگی های کارآفرینان، با پرداختن به ویژگیهای سازمانهای آینده، اینکه کارآفرینی چه جایگاهی در سازمانهای آینده خواهد داشت، مورد بحث قرار گرفته است.

در ادامه ویژگیهایی را که بتوان سازمانهای بروکراتیک را به سازمانهای کارآفرین تبدیل کرد را بحث کرده و راه کارهایی را برای برداشتن موانع سر راه ارائه داده و تشریح می کنیم. و برای رسیدن به این هدف که «ایران فردا را ایران کارآفرین» بسازیم، تدابیری اندیشیده شده که در ادامه مطرح خواهیم کرد. درست است که مدت زمان کمی از شروع بحث کارافرینی در کشورمان می گذرد، امید است با تلاشهایی که مسئولین ذیربط شروع کرده اند، شاهد شکوفائی بحث کارآفرینی در آینده باشیم و ویژگی های سازمانهای آینده که بحث خواهد شد، تلاش مضاعف مسئولین را می طلبد.

 

● مقدمه

 

ساختار اقتصادی دنیای امروز با گذشته بطور اساسی تفاوت دارد. شاخص های سخت افزاری و دارایی های مشهود که دیروز در جایگاه یک بنگاه اقتصادی نقش تعیین کننده داشت جای خود را به نوع آوری، ابداع، خلق محصولات جدید و دارایی های نرم افزاری داده است. اگر دیروز ثروتمندترین افراد دنیا آنهایی بودند که منابع مالی بیشتری در اختیار داشتند، امروز ثروتمندترین مردم دنیا فردی دانش مدار و کارآفرین می باشد. لذا توسعه اقتصادی دنیای امروز بر پایه نوآوری و خلاقیت و استفاده از دانش استوار است. در این میان تداوم بقا و حیات سازمانها، نیازمند روشها و راه حلهای نو است و کارآفرینی بعنوان یک رویکرد استراتژیک و مزیت آفرین و عامل چابکب در نظامهای اقتصادی، می تواند الگویی کارآمد جهت حصول به اهداف توسعه اقتصادی ـ اجتماعی قلمداد گردد.از کارآفرینی بعنوان موتور حرکت توسعه اقتصادی یاد می شود (مک میلان، ۱۳۸۵). موتور محرکه ای که موجب اشتغال، بهبود کیفیت زندگی، توزیع متناسب درآمد، بهره برداری از منابع و فعال شدن آنها برای بهره وری عظیم و افزایش سود اجتماعی می شود (هیات نویسندگان، ۱۳۸۰). با توجه به اینکه سازمانهای آینده نیز با سازمانهای کنونی تفاوت خواهند داشت لزوم تبیین راهکارهایی برای توسعه کارآفرینی در آینده ضروری به نظر می رسد. برای این مهم قدم اول شناخت ویژگی های سازمانهای آینده می باشد تا با دید روشن تری در مواجعه با مقوله کارآفرینی در سازمانهای آینده عمل نماییم.

 

چرا که وجود کارآفرینی در سازمانهای آینده امری به مراتب ضروری به نظر می رسد دلیل آن هم اینکه قطار توسعه در همه زمینه ها و ابعاد تولیدی،خدماتی و اجتماعی و ... به سرعت در حال حرکت است و کشورها و ممالکی که از این قافله عقب بمانند ناچار از گردونه خارج می شوند. در کشور عزیز ما ایران نیز در سالهای اخیر به این مهم توجه جدی شده و کارهایی نیز صورت پذیرفته است درست است که نقص های زیادی را شاهد هستیم ولی اقداماتی که در جهت گسترش کارآفرینی انجام داده، امید است آغاز گر خوبی برای توسعه کارآفرینی باشد و از اقدامات و تجربیات کشورهای پیشرو که سابقه طولانی در کارآفرینی دارند استفاده شود.

 

● آشنایی با واژه کارآفرینی

 

ریشه واژه کارآفرینی از کلمه فرانسوی Entreprendreاست که مفهوم تعهد کردن کاری را در بر می گیرد (احمد پور داریانی و مقیمی، ۱۳۸۵).

 

کارآفرینی موضوعی میان رشته ای است و در برگیرنده اقتصاد، مردم شناسی، جامعه شناسی و مدیریت می باشد. از کارآفرین و کارافرینی تعاریف مختلفی مطرح شده است که از میان آنها ۳ تعریف با رویکردی اقتصادی، روانشناسی و مدیریتی مورد تامل قرار می گیرد.

 

۱) تعریف جوزف شومپتر با رویکرد اقتصادی (۱۹۳۴) :

 

وی کارآفرینی را موتور محرکه ی توسعه اقتصادی می داند و از آن تحت عنوان تخریب خلاق یاد می کند. این بدان معنی است که کارآفرینی تعادل ایستا را در اقتصاد تخریب می کند و تعادل و پویایی را ایجاد می کند. وی مفهوم توسعه اقتصادی را شامل: ابداع یک محصول جدید، ابداع روش جدید تولید، گشایش بازار جدید، گشایش منبع جدید مواد خام و ...، اداره کردن سازمان جدید یک صنعت می داند (احمد پور، ۱۳۸۰).

 

۲) تعریف دیوید مک کله لند (۱۹۹۱) با رویکرد روانشناسی :

 

وی نیاز به موفقیت را یک عامل بالقوه در کارآفرینی مطرح کرد. نیاز به موفقیت، نوع خاصی از انگیزه است که شامل یک احساس درونی و قوی نسبت به موفقیت می باشد. از نظر او کارآفرین دارای ۳ شاخص هستند : فعالیت زیاد، جهت گیری نسبت به موفقیتو تعهد نسبت به دیگران (پرداختچی، ۱۳۸۵).

 

۳) تعریف پیتر دراکر با رویکرد مدیریتی (۱۹۸۵) :

 

کارآفرینی بهره برداری از فرصت ها برای ایجاد تغییر است و کارآفرین همواره به دنبال تغییر، پاسخ دادن به آن و بهره برداری از آن به عنوان یک فرصت است (مقیمی، ۱۳۸۴). وی کعتقد است که کارآفرین کسی است که فعالیت اقتصادی کوچک و جدیدی را با سرمایه خود شروع می کند و بیان داشته است که کارآفرینی یک رفتار است و نه یک صفت خاص در شخصیت افراد (احمد پور، ۱۳۸۰).

 

کارآفرین بر اساس تعریف واژه نامه دانشگاهی وبستر، کسی است که متهعد می شود مخاطره های یک فعالیت اقتصادی را سازماندهی، اداره و تقبل کند. بعبارت دیگر کارآفرین کسی است که سازماندهی و مدیریت کسب و کار جدیدی را که توام با ریسک است، بپذیرد.

 

در یک نوع تقسیم بندی جمعیت کارآفرین در کشورها از نظر نوع فعالیت به دو گروه تقسیم بندی می شوند:

 

۱) فعالیتهای کارآفرینی بر اساس ضرورت ها : کارآفرینانی که بر اساس «فرصت ها» فعالیتهای صنعتی و کسب و کار مورد علاقه خود را ایجاد نموده اند. اغلب این افراد در کشورهای توسعه یافته فعالیت خود را دنبال می نمایند. برای مثال در یک کشور توسعه یافته، کارآفرین تلاش می کند با توسعه فناوری توانمندی محصول را بالا برده و در نتیجه بازار و فرصت های جدید برای فروش محصول خود بوجود آورد.

 

۲) فعالیت های کارآفرینی بر اساس فرصت ها : کارآفرینانی که بر اساس «ضرورت ها» فعالیت های کارآفرینی خود را دنبال می کنند. اغلب این افراد در کشورهای در حال توسعه یا توسعه نیافته مشغول به فعالیت اند. در این کشورها نیازهای اولیه و ضرورت ها، مبنای کارآفرینی قرار می گیرد. لذا سطح فناوری و نوع خدمات کارآفرینی بر اساس فرصت ها و ضرورت ها بسیار متفاوت است.

● ویزگی های کارآفرینان

 

بسیاری از محققان و نظریه پردازان درباره ی ویژگی های کارآفرینان اظهار نظر کرده اند. (به نقل از پرداختچی، ۱۳۸۵)

 

▪ مک کله لند (۱۹۶۱) نیاز به موفقیت، نوآوری و پذیرش مسئولیت را مطرح می کند.

 

▪ روتر (۱۹۶۶) بر ویژگی مرکز کنترل تاکید کرد.

 

▪ رابینسون و ... (۱۹۹۱) نیاز به موفقیت را مطرح کرد.

 

▪ گرمن (۱۹۹۷) خلاقیت، ریسک پذیری و ارزش ها را مطرح کرد.

 

▪ توماس (۲۰۰۴) ده ویژگی اصلی کارآفرینان را در قرن ۲۱ مطرح کرده است که عبارتند از: شناسایی و استفاده از فرصتهای سودآور، کاردانی و تدبیر، خلاقیت، دورنما سازی، تفکر مستقل، سخت کوشی، خوش بینی، نوآوری، ریسک پذیری، رهبری

 

احمد پور و مقیمی (۱۳۸۶) پس از بررسی و تجزیه و تحلیل های مبتنی بر پژوهش های خود، مهم ترین ویژگی ها را برای کارآفرینان به صورت زیر جمع بندی کرده اند:

 

۱) حالت ای ذهنی مثبت

 

۲) نیاز به موفقیت

 

۳) تمایل به ریسک و مخاطره

 

۴) گرایش به خلاقیت و نوآوری

 

۵) روحیه شکست ناپذیری

 

۶) مرکز کنترل درونی

 

۷) نیاز به استقلال

 

● خلاقیت، نوآوری و کارآفرینی

 

خلاقیت عبارتست از خلق ایده های جدیدی که مفید و باارزش باشند و نوآوری نتیجه خلاقیت و استفاده موثر از ایده هایی است که بیشتر بر تولید یا خدمات تاکید دارند. نوآوری ویژگی اصلی کارآفرینی و خلاقیت، هسته اصلی فعالیتهای کارآفرینانه به شمار می آید.

 

کارآفرینی نتیجه نظام مند فرآیند بکارگیری خلاقیت و نوآوری به منظور استفاده از فرصتها و نیازها در بازار می باشد (پرداختچی، ۱۳۸۵).

 

● انواع کارآفرینی

 

۱) کارآفرینی فردی : بر دو نوع است.

 

الف) کارآفرینی آزاد و مستقل : فرآیندی است که فرد با اتکا به منابع مالی غالبا شخصی و متکی بر ویژگی های ضخصیتی نظیر خلاقیت، ریسک پذیری، اهل عمل بودن و ... اقدام به تاسیس یک کسب و کار (venture) می نماید و آن را تا رسیدن به موفقیت هدایت کی کند. به چنین فردی کارآفرین مستقل گفته می شود.

 

ب) کارآفرین درون سازمانی : فرآیندی که کارآفرین با زحمت بسیار و معمولا بدون حمایت و رضایت سازمان طی می کند تا فعالیت کارآفرینانه ای را در سازمانی که معمولا سنتی و بروکراتیک است، به ثمر برساند.

 

۲) کارآفرینی سازمانی : فرآیندی که سازمان طی می کند تا همه کارکنان بتوانند در نقش کارآفرینان انجام وظیفه کنند و تمام فعالیتهای فردی یا گروهی به طور مستمر، سریع و راحت در سازمان مرکزی به ثمر برسانند.

 

 

 

● ویژگی های سازمانهای آینده و تدابیر کارآفرینی

 

۱) تاکید روی نرم افزارها و انسان افزارهای سازمان بجای سخت افزار :

 

همانطور که در مقدمه ذکر شد اگر در گذشته شاخص های سخت افزاری و دارایی های مشهود نقش تعیین کننده داشتند، امروز و بصورت پررنگ تر در آینده دارایی های نرم افزاری و دانش نوآوری، ابداع و خلق محصولات جدید مطرح هستند و در آینده سازمانهایی که به افراد خلاق و نوآور بها دهند و محیط سازمان را برای پرورش چنین نیروهایی آماده کنند و خود سازمانها هم بتواند از ایده های خلاق نیروهای خلاقشان استفاده کنند به مراتب موفق تر خواهند بود.

 

۲) برانگیختن منابع انسانی و کارکنان سازمان :

 

طبیعی است که سازمانهای آینده برای مواجهه با بحث کارآفرینی باید بحث انگیزش منابع انسانی را مورد توجه قرار دهند. بطوریکه عوامل انگیزشی را که در سازمانهای آینده پر رنگ تر خواهد بود، مد نظر داشته و با ابزارهای انیگزشی مناسب زمینه خلاقیت و کارآفرینی را در کارکنان تقویت کنند.

 

۳) تغییر طرح سازمانی و مهندسی مجدد در سازمان :

 

با مهندسی مجدد در سازمان است که می توان به کم و کاستهای مسائل مربوط به سازمان پی برد و در فرآیند مهندسی مجدد است که باید بحث کارآفرینی گنجانده شود و در طی فرآیند مهندسی مجدد بحث خلاقیت و کارآفرینی را بکار گیریم که به عبارتی بهترین موقعیت برای شکار فرصتهاست.

 

نوآوری نظام یافته عبارت است از «جستجو درپـــی دگرگونیهای هدفدار و سازمان یافته است که در سایه تجزیه و تحلیل نظام یافته فرصتها ممکن است که نوآوریهای اقتصادی و اجتماعی به بار آورد».

 

بحث نوآوری به معنای کنارگذاشتن سازمان یافته و تخریب سازنده بودجه بندی دوباره و از نقطه صفر با بحث مهندسی مجدد بسیار نزدیک هستند و ممکن است برخی به دلیل نزدیکی مباحث دچار اشتباه شوند.

 

مهندسی مجدد آنچه را هست نادیده می انگارد و بر آنچه باید باشد متمرکز می کند. یعنی نادیده گرفتن تمام ساختارها و روشهای موجود و ابداع راههای کاملاً تازه در دیدگاه نوآوری می توان به اصلاحات جزئی نیز پرداخت ولی از دیدگاه مهندسی مجدد اصلاحات جزئی نیاز به مهندسی مجدد ندارد، هرچند ممکن است اصلاحات مهندسی مجدد در برخی بخشها اصلاحات و بهبود جزئی نسبت به گذشته ایجاد کند. مهندسی مجدد اصولاً برای اصلاحات چشمگیر که مستلزم تخریب ساختارهای قدیمی است به کار گرفته می شود.

 

۴) سرعت بخشیدن به تولید محصولات و ارائه خدمات :

 

بحث سرعت عمل در تولید و ارائه خدمات بحثی است که در سازمانهای کنونی و در آینده بصورت پر رنگ تر مطرح است. و با در نظر گرفتن مقوله کارآفرینی و توسعه کسب و کارهای جدید و توسعه کسب و کارهای موجود است که سرعت جهشی در تولید و ارائه خدمات را شاهد باشیم.

 

۵) رقابت جهانی با تعیین و مشخص ساختن سازمانهای رقیب و افزایش حیطه فروش محصولات یا ارائه خدمات:

 

به اعتقاد تحلیلگران جهانی سازی وارد مرحله پختگی و جاافتادگی خود شده است و این پدیده اکثر جنبه های زندگی انسان ها را تحت تاثیر قرار داده است.

 

دورنمای اصلی تمامی شرکت های تجاری و صنعتی دنیا، دستیابی به قابلیت های جهانی و به عبارتی بهتر، جهانی شدن است. برای رسیدن به این هدف، سازمان ها باید توانایی های خود را به کیفیت و استانداردهای مورد قبول بازارهای جهانی برسانند. بدون تردید سازمان های کنونی با ظهور تکنولوژی های جدید همراه با عمر کوتاه و تحول ها و تهدیدهای گسترده بین المللی رو به رو هستند؛ از این رو تضمین و تداوم حیات و بقاء سازمان ها نیازمند یافتن راه حل ها و روش های جدید مقابله با مشکل ها است که این امر با نوآوری و کارآفرینی امکان پذیر است.

 

بطوریکه رقابت در تولید و ارائه خدمات همیشه مطرح بوده و هست. اما چیزی که سازمانهای آینده را با امروز متمایز می کند بحث رقابت جهانی است که این امر پیچیدگی رقابت را به مراتب سخت تر می کند و سازمانهایی موفق به رقابت خواهند بود که بحث نوآوری و خلاقیت را سرلوحه کارهای خودشان قرار دهند و کارآفرینی را ماحصل خلاقیت و نوآوری است پیگیر باشند.

 

۶) کارآفرینی مکرر:

 

در بحث رقابت جهانی اشاره شد که سازمانهای نوآور و کارآفرین موفق خواهند بود که در سازمانهای آینده بهتر رقابت کنند و در این بحث کارآفرینی مکرر خود را نشان می دهد بطوریکه کارآفرینی بطور مستمر باید ادامه داشته باشد تا در هر دوره زمانی محصولات و خدمات جدیدی را به بازار عرضه کند.

 

۷) طراحی مجدد مشاغل، گردش شغلی، گسترش شغلی و غنای شغلی:

 

در بحث شغل در سازمانهای آینده اتفاقاتی می افتد که خود به خلاقیت و کارآفرینی کمک خواهد کرد اگر بطور مناسب عملی شوند. این بحث مکمل بحث انگیزش است که می گفت با انگیزاننده ها خلاقیت را در کارکنان تقویت کنیم. بطوریکه در این بحث اگر مسائل مربوط به شغل کارکنان از لحاظ گردش شغلی م و گسترش شغلی و غنای شغلی اگر بصورت مناسب یساده سازی شود عامل مهمی در انگیزش کارکنان خواهد بود که به نوبه خود خلاقیت و نوآوری و کارآفرینی را در کارکنان تقویت می کند.

 

۸) تکنولوژی ارتباطات:

 

در دنیای امروز که فناوری اطلاعات و ارتباطات به سرعت تغییر می یابد، کارآفرینان چه در بعد فردی یا سازمانی آموختن و پیوسته آموختن را در اولویت قرار داده و می دانند امروز آن دورانی که مهارتی را در مدرسه یا بازار می آموختند و تا پایان عمر از آن استفاده می کردند، به سر آمده است. امروز سازمانهای توسعه ای و کارآفرینان، یادگیری دائمی را به عنوان یک ویژگی در خود نهادینه کرده اند تا بتوانند با بهره گیری از دانش در هر فرصت مناسب محصولی جدید با خدماتی نو و قابل رقابت به بازار ارائه دهند.

 

با کارآفرینی است که نیازها شناخته میشود و با رفع نیازها، پیشرفت حاصل میشود. کشورهای صنعتی به این دلیل پیشرفته اند که در تکنولوژی اطلاعات پیشرفت کرده اند و توسط آن هم اقتصاد جهان را در اختیار گرفته اند. کارآفرینی اطلاعات در سطوح مختلف سخت افزار، نرم افزار، اطلاعات و ارتباطات قابل انجام است. در هریک از این سطوح، فرصت های بسیاری برای کارآفرینی وجود دارد که نیازمند حمایت مرکز سرمایه گذاری و تلاش های کارآفرینانه است

 

از منظر دیگر امروزه توسعه ارتباطات به قدری با سرعت فزاینده و رو به رشدی روبرو بوده که بحث دهکده جهانی مطرح است. و این به نوبه خود باعث تبادل روز افزون اطلاعات گشته و فرصتی برای استفاده از دانش در جهت توسعه کارآفرینی به شمار می آید.

 

لذا بطور خلاصه در جدول زیر ویژگیهایی را که بتوان سازمانهای بروکراتیک را به سازمانهای کارآفرین تبدیل کرد، آورده شده است تا بتوان سازمانی متناسب با آینده را طراحی کرده و آن را وارد رقابت جهانی کنیم:

 

▪ ابعاد تبدیل از سازمان بروکراتیک به

 

▪ سازمان کارآفرین

 

▪ ارتباطات سازمان

 

۱) مدیران ارتباط را آغاز می کنند.

 

۲) مدیران اغلب با زیردستان و گاهی با همکاران و بالا دستی ها ارتباط دارند.

 

۳) زنجیره فرماندهی و استفاده از کانالهای سازمانی در ارتباط، اجباری است.

 

۴) ارتباطات غیر شخصی است و اغلب گروهها مخاطب قرار می گیرند.

 

۵) ارتباطات ثبت و بایگانی می شوند.

 

۶) محتوا ادراکی و واقعی است.

 

۷) بازخورد از ارتباط مشکل، طولانی و اغلب غیر ضروری است.

 

۸) احتمالا ارتباطات به دلیل هزینه کم آن اثر بخش نباشد.

 

۱) هر کسی می تواند با هر شخص دیگری ارتباط آغاز کند.

 

۲) آنهای که اطلاعات دارند به دیگران انتقال می دهند.

 

۳) ارتباطات مستقیم و شخصی است.

 

۴) ارتباطات باید مفید باشند و اغلب چهره به چهره اند.

 

۵) محتوی و پیامها کنترل نمی شوند و بازیابی انها مشکل است.

 

۶) محتوا می تواند ادراکی یا واقعی باشد.

 

۷) بازخورد از ارتباط سریع و ضروری است.

 

۸) ارتباطات بدلیل گرانی وقت، مسافرت و غیره گران تلقی شده و باید اثر بخش باشند.

 

 

 

● استراتژی

 

۱) دفاعی است.

 

۲) حراست از قلمرو موجود، عمده ترین نگرانی سات.

 

۳) تنوع از طریق مالکیت و ادغام

 

۱) جستجوی فعالانه بدنبال موقعیت های ریسکی جدید

 

۲) حراست از قلمرو موجود از طریق سازگاری و تطبیق

 

۳) تنوع از طریق مدیریت و کارآفرینی

 

 

 

● جستجوی محیطی

 

۱) تغییرات بعنوان تهدید تلقی می شوند.

 

۲) بررسی محیط خارجی بمنظور شناسایی تهدید است

 

۱) تغییرات بعنوان فرصت تلقی می شوند.

 

۲) بررسی محیط داخلی و خارجی بمنظور شناسایی فرصتهای جدید.

 

اثربخشی و کنترل کوتاه مدت بلند مدت

 

ریسک باید کم باشد اگر هوشمندانه باشد، کلید رشد و سازگاری و بقاست.

 

 

 

● فرهنگ سازمانی

 

۱) عینی، برونی و تحلیلی است

 

۲) فرهنگ در جهت حفظ و حراست از وضع موجود است

 

۱) محرکهای جزئی هم مهم هستند

 

۲) فرهنگ در جهت سازگاری و نواوری است.

 

ساختار زنجیره فرمان و کانالهای ارتباطی رسمی، مهم هستند ساختار غیر رسمی و ارتباطات افقی است.

 

تصمیم گیری مدیریت ارشد، پارامترهای جزئی را مشخص می کند چه زیردستانش موافق باشند یا نباشند مدیریت ارشد دورنما و ماموریت سازمان را تدوین می کند و کمکهای زیردستان تشویق و تسهیل می شوند.

 

افراد بعنوان منبعی وافر که بسادگی قابل تعویض است بعنوان یک منبع کلیدی که باید نگهداری و حمایت شود و حداکثر استفاده را از آن کرد.

 

خلاقیت چیزی که باید تحمل شود چیزی که باید پرورش، توسعه و تشویق شود.

 

البته باید توجه داشت که برای تغییر و تبدیل از سازمان بوروکراتیک به کارآفرین ممکن است از طرف کارکنان سازمان مقاومت هایی وجود داشته باشد که یا از اهمیت موضوع غافل باشند یا به دلایل زیر باشد:

 

۱) ترس از دست دادن امنیت شغلی خود

 

۲) ترس از دست دادن درآمد

 

۳) ترس از دست دادن قدرت و کنترل خود

 

۴) عدم تمایل به تغییر عادت قبلی

 

۵) داشتن تعبیر تعصبی از واقعیت و انتخاب ادراکی منحصر به فرد (واقعیت را چیزی می داند که فکر می کند و لا غیر).

 

۶) آگاهی از ضعف و ناتوانی در طرح تغییر بدلایل مختلف شخصی، اقتصادی و اجتماعی.

 

البته می توان برای غلبه بر مقاومت کارکنان در مقابل هر تغییر، راه حلها و تکنیکهایی را مطرح نمود که عناوین برخی از آنها عبارتند از:

 

۱) مشارکت

 

۲) تعلم و تربیت و ارتباطات

 

۳) آگاهی و توجیه لازم

 

۴) تجهیز و حمایتهای مناسب

 

۵) ایجاد حساسیت به طرق مختلف

 

۶) امنیت شغلی و سازمانی

 

۷) مذاکره و قانع سازی کارکنان

 

۸) بکارگیری تدابیر زیرکانه و جلب همکاری کارکنان

 

۹) در نهایت و در صورت لزوم و از روی ناچاری اعمال زور با طرق منطقی

 

برای رسیدن به این هدف که «ایران فردا را ایران کارآفرین بسازیم»، باید برای مواردی همانند موارد اشاره شده ذیل که بعنوان پیشنهاد مطرح شده برنامه اجرایی تهیه کنیم و مصمم باشیم که راه گریز از بحران بیکاری و راه توسعه اقتصادی و صنعتی جزا از راه توسعه کارآفرینی میسر نخواهد بود.

 

۱) آموزش مهم ترین و کلیدی ترین نقش در توسعه کارافرینی دارد. باید موسسات آموزشی اعم از دبیرستان ها، مراکز آموزش حرفه ای، دانشکده ها و دانشگاهها آموزشهای لازم را در جهت توسعه کارآفرینی و فرهنگ سازی در دستور کار قرار دهندو در آموزشها باید به ابداع و خلاقیت بها داده شود نه محفوظات

 

۲) نقش کارآفرین در توسعه صنعتی، اقتصادی و ایجاد اشتغال در جامعه باید بصورت یک باور همگانی درآید و این اعتقاد بوجود آید که در دنیای امروز و در «اقتصاد دانش محور» رشد و توسعه از طریق نوآوری و خلاقیت امکان پذیر است.

 

۳) انجام تحقیقات بنیادی بعنوان پایه واساس تولید علم و تحقیقات کاربردی بعنوان بکارگیری مبانی علمی در توسعه فناوری مورد حمایت و نتایج حاصله بطور پیوسته ارزیابی و دستاوردهای آن به زبان ساده در سطح جامعه ترویج می شود تا در ذهن جوانان شکوفه های نواوری و خلاقیت شکل گیرد.

 

۴) بخشهای تحقیق و توسعه (R&D) شرکتها باید حمایت شوند و به نقش کارآفرینان در تولید محصولی جدید و فرآیندهای نو در تولید بها داده شود. میدان رشد برای افراد خلاق و کارآفرین باز باشد تا هم افزایی لازم در مراکز تحقیق و توسعه بوجود آید و انگیزه کار مضاعف گردد.

 

 

۵) سازمانهای توسعه ای باید حمایت مالی و همکاری دانشگاهها نسبت به ایجاد مراکز توسعه کسب و کار و کوچک تلاش جدی نموده تا هسته های کارآفرینی در این مراکز شکل گیرند.

 

۶) مراکز مالی حمایت کننده از کارآفرینان در سراسر کشور فراگیر گردد. دولت ها و موسسات مسئول توسعه فناوری با مکانیزمی (سازوکاری) مناسب این مراکز را پشتیبانی و بخشی از خطر سرمایه گذاری را قبول نمایند.

 

۷) قوانین و مقررات مالی و مالیاتی به گونه ای تدوین شود که انگیزه لازم جهت فعالیتهای کارآفرینی بوجود آید.

 

۸) خرید تولیدات شرکتهای کارآفرین و سایر محصولات داخلی باید با برنامه ریزی مناسب مورد حمایت دولت قرار گیرد به گونه ای که ضمن ایجاد انگیزه برای تولیدات داخلی به رقابت پذیر بودن محصولات نیز توجه شود.

 

۹) افراد کارآفرین مورد حمایت و احترام باشند و کسب درآمد و ثروت از طریق کارآفرینی یک ارزش محسوب گردد.

 

۱۰) شهرکهای علمی تحقیقاتی و صنعتی که قادرند خدمات مراکز رشدی به کارآفرینان و صاحبان ایده ارائه دهند باید در مکانهای مناسب کشور ساخته شوند. این شهرکها با حمایتهایی که از کارآفرینان به عمل می آورند ضمن هدایت آنها هزینه ایجاد SMEها را برای کارآفرین کاهش می دهد. البته باید در ساخت اینگونه فضاها از تجربیات سایر کشورها و تجربیات موجود در کشور بهره گرفت.

 

۱۱) مالکیت معنوی هم باید به جد مورد توجه مسئولین قرار گرفته، و اینطور نباشد که نتیجه یک عمر زحمت یک کارآفرین که در کسب و کاری بکار گرفته، در لحظه ای توسط شخص دیگری کپی برداری شده و شاید به شکل درست تری هم با اصلاح معایب آن بکار گرفته شود.

 

 

 

● نتیجه گیری

 

کارآفرینی کانون و مرکز ثقل کار و تلاش و پیشرفت در عصر مدرنیته تلقی می شود. دنیا در حال تبدیل شدن به دهکده ایست که در این دهکده قدرت در دست کشورهای پیشرفته خواهد بود. یکی از شاخص های توسعه و پیشرفت کشورها، توسعه اقتصادی است. رشد اقتصادی خود به عوامل و فاکتورهای متعددی بستگی دارد که یکی از مهمترین و اثر بخش ترین آنها کارآفرینی است که این کارآفرینی در سطح سازمانی خود را در قالب کسب و کارهای کوچک نشان داده و اثرات اقتصادی و اجتماعی با ارزش و فراوانی در سطح جوامعی که دول آنها سیساست های حمایتی خاصی را برای حفظ و توسعه این سازمانها در راستای کاهش تصدی گری دولتی جهت هماهنگی بیشتر با پدیده رو به رشد و اجتناب ناپذیر جهانی شدن، اتخاذ کرده اند از خود به تنایش گذاشته است. کارآفرین آنچه را دیگران نمی بینند می بیند و با خلاقیت و نوآوری و عملگرائی دیگران را به چالش می کشانند. بدیهی است هر چه تعداد کارآفرینان در یک جامعه بیشتر باشد آن جامعه با سرعت بیشتری به سمت توسعه اقتصادی حرکت خواهد کرد.

 

ما بدون توجه کافی به مقوله توسعه فرهنگ کارآفرینی نمی توانیم به شاخص های رشد و توسعه که از طریق تغییر در روند تولید بهره وری و توان افزایی فنی و صنعتی در عرصه اقتصاد حاصل می شود، دست یابیم. همانطوریکه در گذر از مرحله سنتی به صنعتی و فراصنعتی و مجازی قابلیتهای خود را در مسائل پیش رو افزایش دادیم، در رویارویی با سازمانهای آینده نیز باید به توانمندیها و قابلیتهای فردی کارآفرینان در بهره گیری از منابع طبیعی و بکارگیری تکنولوژی مدرن اهتمام ویژه ای قائل شویم زیرا آنها با بکارگیری روشهای جدید در بازار خود را برای استفاده بهتر از ابزار و دستیابی به کیفیت مطلوب کالا و خدمات آماده می سازند.

 

«کارآفرینی موتور توسعه اقتصادی است» و برای راه اندازی این موتور نه تنها دولتها موظف به حمایتهای مالی، آموزشی، اطلاعاتی و ... و برداشتن موانع از سر راه کارآفرینان می باشند، سازمانها نیز اگر بخواهند در آینده و در بحث رقابت و ... دوام بیاورند و به فعالیت خود ادامه دهند باید با توجه به مقولاتی که در ویژگیهای سازمانهای آینده مطرح شد بتوانند خود را وفق داده و با توجه به آنها بحث کارآفرینی را مد نظر داشته و سازمان خود را به یک سازمان کارآفرین تبدیل نمایند. امید که تحقق یابد.

 

منابع : ۱. فقهی فرهمند، ناصر (۱۳۸۱)، مدیریت پویای سازمان، تبریز، انتشارات فروزش، چاپ اول. ۲. مک میلان، الکس (۱۳۸۵). یهترین کارآفرین باشید، ترجمه: دکتر مصطفی کاظمی و مجتبی کفاشان، انتشارات کتابخانه رایانه ای، چاپ اول. ۳. هیات نویسندگان (۱۳۸۰). مقدمه ای بر کارآفرینی، ترجمه سیامک نطاق، تهران، انتشارات کوهسار. ۴. موسوی مشهدی، محمود (۱۳۸۳). نقش کارآفرینی در توسعه صنعتی و اقتصادی، فصلنامه سیاست علمی و پژوهشی رهیافت، شماره ۲۹، ص ۴۱ ۳۵. ۵. احمد پور داریانی، محمود و مقیمی، سید محمد (۱۳۸۵). مبانی کارآفرینی، انتشارات فرااندیش، چاپ سوم. ۶. احمد پور داریانی، محمود (۱۳۸۰)، کارآفرینی، تعاریف، نظریات و الگوها، تهران، شرکت پردیس. ۷. پرداختچی، محمد حسن، و حمید شفیع زاده (۱۳۸۵)، درآمدی بر کارآفرینیف تهران، انتشارات ارسباران. ۸. صمدآقایی، جلیل. سازمانهای کارآفرین، تهران، مرکز آموزش مدیریت دولتی، ۱۳۷۸. ۹. سنگه پیتر، مترجمان کمال هدایت و محمد روشن، ۱۳۸۴، خلق سازمانهای یادگیرنده، انتشارات سازمان مدیریت صنعتی.