شما اینجا هستید: صفحه اصلی مبانی راه اندازینگرشی بر مفهوم کارآفرینی

نگرشی بر مفهوم کارآفرینی

نگرشی بر مفهوم کارآفرینی

نویسنده : حسین هدایتی کتولی کارشناس ارشد رشته علوم اجتماعی – پژوهشگری

منبع : هفته نامه فصل نو ( www.fasleno.com)

زما قرعه کاری انداختن

زکار آفرین کارها ساختن

کارآفرینی مفهومی است که تاکنون از دیدگاههای مختلف مورد بررسی قرار گرفته و همه بر این باورند که کارآفرینی موتور محرکه توسعه اقتصادی کشورهای توسعه یافته ودر حال توسعه بوده و می باشد .

 

واژه کارآفرینی یک لغت قدیمی فرانسوی (entreprendre) می باشد که به معنای تعهد بوده و الزام شخص را به سازماندهی،اداره نمودن و پذیرفتن مخاطرات کسب وکار نشان می دهد . (۱)

 

امروزه واژه کارآفرینی مفاهیم زیر را به ذهن متبادر می سازد .

 

نوآوری – مخاطره پذیری – ایجاد یا تجدید ساختار یک واحد اقتصادی ، اجتماعی – رضایت شخصی و استقلال طلبی

 

کانتیلون (۱۷۵۵) که ابداع کننده واژه کارآفرینی است، کارآفرین را فردی ریسک پذیر می داند که کالا را با قیمت معلوم خریداری می کند و با قیمت نامعلوم می فروشد. جین بپنتیست سی کارآفرین را هماهنگ کننده و ترکیب کننده عوامل تولید می داند اما ویژگی خاصی را برای او در نظر نمی گیرد. به عبارت دیگر فردی باید عوامل تولید (زمین، نیروی کار و سرمایه) را جهت تولید، تجارت یا ارائه خدمات ترکیب کند که به این شخص "کارآفرین" و به کار او "کارآفرینی" گفته می شود.

 

پیتر دراکر کارآفرینان را صرفاً عامل تغییر نمی داند بلکه می گوید آنان افرادی هستند که از فرصتهای پیش آمده به خوبی استفاده کرده و با ایجاد تغییراتی ، چیزهای جدیدی را می آفرینند لذا کارآفرینان همواره درجستجوی تغییر بوده و به آن حساسیت نشان می دهند .

 

مک کله لند : بیان می دارد کارآفرینان افرادی هستند که نیاز فراوانی به موفقیت دارند ومخاطرات بالایی را می پذیرند چنین ریسکهایی آنان را به فعالیت مداوم تحریک می کند .

 

از دلایل توجه کشورها به مقوله کارآفرینی می توان به مواردی مانند : اشتغال زایی – ترغیب و تشویق سرمایه گذاری – عامل تعادل در اقتصادهای پویا – عامل تحول وتجدید حیات ملی و محلی – عامل تولید (همانند زمین – کار وسرمایه ) – عامل سازماندهی وسازمان بخشی به منابع واستفاده موثر از آنها – عامل انتقال تکنولوژی – عامل شناخت ، ایجاد وگسترش بازارهای جدید – عامل نوآوری و روان کننده تغییر – عاملی برای کاهش بوروکراسی اداری و نهایتاً تحریک وتشویق حس رقابت و یکپارچگی وارتباط بازارها ، نام برد .

 

کارآفرین ایده ای را یافته و آنرا تبدیل به فرصتی اقتصادی می کند . در فضای کسب وکار فرصت ، فکر نویی است که قابلیت تجاری شدن دارد .

 

آگاهی از محیط ، بازار و نیازهای مشتری و نگرش کارآفرینی ، او را در یافتن فرصت و پرداختن به آن یاری می دهد سپس کارآفرین یک طرح تجاری می نویسد که در آن مسائلی چون بازار ، محصول یا خدمت ، مسائل حقوقی و قانونی شرکت ، تامین سرمایه ، راه اندازی و رشد ، سازماندهی و مدیریت کسب وکار را بررسی می نماید .

 

در واقع کارآفرین مانند یک رهبر ارکستر وطیفه دارد که مهارتها وتواناییهای مختلف را در کنار هم جمع نماید وبرنامه ای تدوین شده ارائه دهد . همانطور که صدا باید دلنشین باشد طرح نهایی کارآفرین نیز باید زیبا باشد .

 

دورویکرد شخصیتی ، تمرکز بر کارآفرین وشناسایی ویژگیهایی فردی اوست در واقع این رویکرد تقدم زمانی دارد چرا که اول کارآفرینان وجود داشتند وبعد کارآفرینی به عنوان یک مفهوم مستقل به وجود آمد . در رویکرد رفتاری تکیه بر رفتارهای کارآفرین در فرآیند راه اندازی یک کسب وکار است .

 

در انتها شاید بهترین تعریفی که می توان از کارآفرینی ارائه کرد این است که :

 

کارآفرینی عبارت است از فرآیند نوآوری و بهره گیری از فرصت ها ، با تلاش وپشتکار بسیار وهمراه با پذیرش ریسک های مالی ، روانی و اجتماعی که با انگیزه کسب سود مالی ، توفیق طلبی ، رضایت شخصی و استقلال صورت پذیرد .

 

علاوه بر کارآفرینی فردی ، در دهه های اخیر دو واژه کارآفرینی درون سازمانی و کارآفرینی شرکتی نیز در ادبیات کارآفرینی به میان آمده اند ، در تعریف کارآفرینی درون سازمانی آمده است ، رویاپردازی که مسئولیت به ثمر رساندن یک نوآوری را در درون سازمان برعهده می گیرد . این فرد ممکن است مبتکر یا مخترع باشد اما همیشه فردی است که می داند چگونه یک ایده را به واقعیتی سودآور تبدیل کند .

 

کارآفرین شرکتی ، شامل فعالیتهای رسمی و غیررسمی است که با هدف ایجاد کسب وکار جدید محصول و فرآیندهای جدید وتوسعه بازار صورت می گیرد . تحقیقات جدید سه مفهوم را در تعریف کارآفرینی شرکتی نام می برند :

 

۱) تجدید راهبرد (نوسازی / تجدید ساختار سازمان)

 

۲) نوآوری (ارائه چیز جدیدی به بازار)

 

۳) کسب وکار درون شرکت (فعالیتهای کارآفرینانه شرکتی که منجر به ایجاد کسب وکار جدیدی در درون شرکت مادر می شوند ) .

 

تمایل به اینگونه کارآفرینی در پاسخ به افزایش سریع تعداد رقبا ، عدم اعتماد به نفس به شیوه های سنتی کسب وکار حرکت تعداد زیادی از افراد نخبه به سمت ایجاد کسب و کارهای کوچک مستقل ، رقابت بین المللی ونیاز به افزایش بهره وری ، افزایش یافته است . در شرکتهای جدید انقلاب جدیدی به سمت تسهیل امر کارآفرینی درون سازمانی و تقدیر از کارآفرینان درون سازمانی وجود دارد .

 

به راستی کارآفرین چیست ؟

 

زمان زیادی نیست که کلمات کارآفرین و کارآفرینی در رسانه های مختلف تکرار می شود و هر کس به سلیقه خود از این واژه جدید برای اشاره به مدیران ، افراد موفق ، سرمایه داران ، سرمایه گذاران ، صادرکنندگان ، دلالها و تاجران استفاده می کند . هرچند هر کدام از این افراد ممکن است کارآفرین باشند ولی هیچکدام مصداق کاملی برای این مفهوم نیستند .

 

به راستی کارآفرینی چیست ؟ آیا کارآفرینان ویژگیهای متمایزی از دیگر بازیگران صحنه اقتصاد دارند ؟

 

نگاهی به مسیر حرکت فعالیتهای کارآفرینانه ، مبدا و منشاء حرکت و انرژی که در طول مسیر آنها را تغذیه می نماید در تصویری اجمالی از شخصیت کارآفرین ارائه شده است .

 

چه چیز باعث می شود که نشاط حرکت به سختی وسکون غلبه کند ؟ آرزوی آن چیزی که امروز نیست ولی فردا می تواند باشد ، اولین چیزی است که جمود کاآفرین را درهم می شکند یعنی کارآفرین آرزومند است .

 

آنچه جهت ومسیر کارآفرین را برای رسیدن به آرزوهایش تعیین می کند از درون او بر می خیزد عزم اوبرای حرکت تا توقف واقدام یا عدم اقدام ، چیزی نیست که مولود شرایط ، محیط یا اطرافیان باشد . یعنی کارآفرین کنترل درونی دارد . او برای اینکه بتواند درست آنچه را که می اندیشد عینیت بخشد و عزم خود را عملی کند باید رئیس وکارفرمای خود باشد یعنی کارآفرین مستقل است .

 

ذهن پویای او مرزهای از پیش تعیین شده وقالب های رایج را درهم می شکند وبا وجودی که همان چیزی را می بیند که دیگران می بینند ، اما چیزی را می اندیشد که دیگران نمی اندیشند یعنی کارآفرین خلاق است .

 

وقتی که خلاقیت از ذهن به عمل منتقل می شود ، نوآوری صورت می گیرد . نوآوری یعنی پیمودن راه نرفته ، کسی که اولین بار راهی را می پیماید اولین کسی است که می تواند خبر مخاطرات راه را برای دیگران بیاورد . یعنی کارآفرین خطر پذیر است .

 

او به جای آنکه منتظر ضمانت یک پایان موفق بماند ، به فکر وتلاش خود تکیه می زند ، به مشکلات حمله می کند و پیش می رود . یعنی کارآفرین منفصل نیست و برای استقبال از آینده روحیه ای تهاجمی دارد .

 

لحظه تصمیم آغاز ، تنها زمانی نیست که او با ریسک مواجهه است ابهام یک پایان نامعلوم بر هر قدم این راه سایه می اندازد . یعنی کارآفرین قدرت تحمل ابهام را دارد .

 

به استقبال فردا رفتن ، آخر ماجرا نیست کسی که آگاهانه وپیشاپیش خود را در میدان مواجهه با مسائل می اندازد . باید توان سخت کار کردن در شرایط پر تنش را هم داشته باشد یعنی کارافرین با وجود فشار زیاد ، کارآیی خود را حفظ می کند .

 

ما زنده به آنیم که آرام نگیریم

 

موجیم که آسودگی ما عدم ماست


              

منبع : احمد پور داریانی ، محمود ، کارآفرینی :تعاریف، نظریات والگوها؛ شرکت پردیس ۵٧ ، چاپ سوم.۱۳۸۰. احمدپورداریانی ، ،مقیمی ، مبانی کارآفرینی، فراندیش، تهران، سال ۱۳۸۵. سازمانهای کارآفرین ،تالیف و ترجمه جلیل صمد آقائی ، تهران : سازمان امور اداری و استخدامی کشور ،مرکز آموزش و پرورش مدیریت دولتی ۱۳۷۸. گیدنز ، آنتونی , جامعه شناسی ، ترجمه نشر نی، سال ، ۱۳۸۷.